بسمه تعالی
این ایام مصادف است با شهادت سید مظلوم دکتر بهشتی
وهفته قوه قضاییه
ضمن گرامیداشت این ایام وخسته نباشید به مسوولین مربوطه نکاتی را
متذکر میشوم.
۱-انقلاب اسلامی ایران برگرفته ازحکومت عدل علوی است وطبعا افرادی
که انقلاب کردند
توقع اجرای عدالت ودستورات اسلام را دارند.
ودستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران که الحمدلله در راس آن عالمی
بزرگوار وفقیهی عادل قرار داردزیر
نظر ولی فقیه مسوول اجرای عدالت در جامعه است. اما چه مقدار این
دستگاه توانسته است به این
شعار جامه عمل بپوشاند.
۲-آیا امروز اگردر کشوراسلامی ایران کسی مورد ظلم واقع شود وحقی از او
ضایع شودامید این رادارد
که با مراجعه به دستگاه قضایی دادخواهی و از حق خودش دفاع کند یا اینکه
اطاله دادرسی ها وپیچ وخم
دادگاهها وسیستم بروکراسی مانع ازاین کارشده وفرد هیچ امیدی به اخذ
حق خود نداشته واز تصمیمش
منصرف میشود که همین زمینه بسیاری ناحقی ها وهرج ومرجها در جامعه
میشود.
۳-آیا دستگاه قضای جمهوری اسلامی برای همه شهروندان یک جور دادگاه
تشکیل میدهد یا افرادی با
واسطه دیگران در حاشیه امنی قراردارند.
۴-ضمنا این شعار مبارزه با مفسدان اقتصادی که هرروز ازناحیه مسوولان
سرداده میشود آیا بناهست
ازمرحله شعار بگذرد یانه
در پایان برای رییس دستگاه قضا وهمکارانشان آرزوی موفقیت دارم.
بسمه تعالی
با عرض تبریکات صمیمانه به مناسبت 13رجب میلاد مسعود مولود کعبه حضرت امیرالمومنین علی (ع)
این روزها دو اتفاق در صدر اخبار استان قرار دارد که یکی موجب فخرومباهات مردم شریف استان
ودیگری باعث رنجش خاطرنخبگان ومدیران .
واما اتفاق اول که در نوع خود بی نظیراست فرصت ملاقات مردم شریف استان با رهبر عزیز میباشد
که به همت نماینده محترم ولی فقیه وامام جمعه استان صورت گرفته است که انشاالله فردا اتفاق
می افتدویا د وخاطره اش در تاریخ استان ماندگار خواهد شد.
واما اتفاق دوم تعیین استاندار جدید استان توسطرییس جمهور محبوب دکتر احمدی نژاد است که باوجود
نگرانی های مکرر مسوولین استان وابرازآن مبنی بر معرفی استاندار بومی اما شنیده شده که استاندار
غیربومی معرفی شده است لذا از امام جمعه محترم درخواست می کنیم در فرصتی که فردا در محضر
رهبرعزیزدارند از معظم له بخواهند تا رییس جمهور را از تصمیمشان منصرف وشیرینی وحلاوت این دیدار
را در کام مردم ومسوولین دو چندان کنند . .
بر سر سفره جود جواد (ع) ضمن تبریک فرا رسیدن ولادت نهمین ستاره پرفروغ امامت حضرت امام جواد(ع) چند روایت از آن حضرت تقدیم ارادتمندان ساحت قدسی آن امام همام میشود. |
شیخ صدوق با سلسله سند خود از عبدالعظیم حسنی(ع) نقل نموده که او می گوید: بر مولای خود محمد بن علی بن موسی (امام جواد) علیهم السلام وارد شدم و می خواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدی همان قائم است یا غیر او؟ حضرت فرمود: «یا ابالقاسم اِنََّ القائِم مِنّا هُوالمَهدیُّ الّذی یَجِبُ اَن ینتظِر فی غیِبتِه و یُطاعُ فی ظُهورِه و هو الثَّالِثُ مِن وَلدی والّذی بَعثَ محمّداً(ص) بالنّبوّة و خصّنا بِالامامَة انّه لَو لَم یَبقِ مِنَ الدُّنیا اِلّا یَومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللّهُ ذلِکَ الیَوم حَتّی یَخرُجُ فیِه فَیَملأُ اَلارضَقِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت جَوراً وَ ظَلماً و اِنّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالِی لَیَصلِحَ لَهُ اَمرَهُ فِی لَیلَةٍ کَما اَصلَحَ اَمر کَلِیمِه موسی(ع) اِذ ذَهَبَ لِیَقتَبِسَ لِاَهلِه نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسولٌ نَبیٌّ؛ اَفضَلُ اَعمالِ شیعَتِنا اِنتِظارُ الفَرَج»
ای ابالقاسم! قائم از ما (اهل بیت) همان مهدی(ع) است که انتظار او در زمان غیبتش لازم و در زمان ظهورش فرمانبری از او ضروری است. او سوّمین از فرزندان من است.»
و سوگند به کسی که محمّد(ص) را به نبوّت مبعوث کرد و ما را به امامت مخصوص گردانید! اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند تا در آن قیام نماید و زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که آکنده از ظلم و جور باشد.»
و به راستی خدای تبارک و تعالی امر او را در یک شب اصلاح فرماید، چنان که امر کلیمش موسی(ع) را اصلاح فرمود، زیرا او رفت تا برای خانواده اش شعله ای آتش بیاورد؛ امّا چون برگشت او رسول و نبی بود.»
برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.» (اعلام الوری باعلام الهدی (ص452- فصل سوم) )
سبب رضوان خدا
امام جواد علیهالسلام مىفرمود:
ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ وَ خَفْضُ الْجانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ
سه چیز بنده را به مقام رضوان الهى مىرساند: استغفار زیاد، فروتنى با مردم و زیاد صدقه دادن.
کشف الغمه، ج2، ص349/ بحارالانوار، ج75، ص81
حضرت جواد به اتّفاق ام الفضل از بغداد بیرون آمدند و به طرف مدینه حرکت کردند و مردم هم آن جناب را مشایعت می کردند، در وقت غروب آفتاب به منزل مسیّب رسید، و در آن جا فرود آمدند و داخل مسجد شدند. در صحن مسجد درختی بود که میوه نمی داد، حضرت جواد نزدیک این درخت رفتند و در کنار آن وضو گرفتند، پس از آن به خواندن نماز مغرب پرداختند، و بعد از سلام نماز، مقداری نشستند و به ذکر خدا پرداختند، و بعد بلافاصله برای نافله برخاستند. پس از این که چهار رکعت نافله مغرب را به جای آوردند و تعقیب و سجده شکر را انجام دادند، از مسجد بیرون شدند، هنگامی که خواستند از نزدیک درخت بگذرند، بلافاصله مردم مشاهده کردند، که درخت میوه دارد، از این جریان سخت در تعجّب افتادند، و از میوه آن خوردند و میوه آن درخت بسیار شیرین بود و هسته هم نداشت.
اعلام الوری باب فضایل و مناقب امام جواد(ع)
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مُلاقاهُ الاْخوانِ نَشْرَهٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ کانَ نَزْراً قَلیلا.
امام جواد - علیه السلام - فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران موجب صفای دل و نورانیّت آن می گردد و سبب شکوفائی عقل و درایت خواهد گشت، گرچه مدّت کوتاه باشد. «امالی شیخ مفید، ص 328، ح 13»
شرط ازدواج از دید گاه امام جواد
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنْ خَطَبَ إلَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَهٌ فِی الاْرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.
امام جواد - علیه السلام - فرمود: هر که به خواستگاری دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتداری او مطمئن می باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگی در روی زمین خواهید شد. «تهذیب الأحکام، ج 7، ص 396، ح 9»
پرهیز از تحسین کار زشت
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ.
امام جواد - علیه السلام - فرمود: هر که کار زشتی را تحسین و تأیید کند، در عقاب آن شریک می باشد. «کشف الغمّه، ج 2، ص 349»
ارزش علم از نظر امام جواد
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَهٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَهٌ، وَ هُوَ صِلَهُ بَیْنَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَی الْمُرُوَّهِ، وَ تُحْفَهٌ فِی الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِی السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِی الْغُرْبَهِ.
امام جواد - علیه السلام - فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیری آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است. علم وسیله کمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردی است، هدیه و سرگرمی در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است; و أنیس و مونس انسان در تنهائی می باشد. «حلیه الأبرار، ج 4، ص 599»